به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی 6 ماه پس از بمباران تاسیسات هستهای تحت کنترل نهاد متبوع خود؛ همچنان در نقطهای ثابت ایستاده و ادعاها و خواستههای تکراری خود را در گفتوگو با رسانههای مختلف تکرار میکند. گروسی از 23 تا 25 آذر در سه گفتوگوی مختلف؛ همان حرفهایی را تکرار کرده است که در ماههای آبان و مهر و شهریور گفته بود و نتیجه؟ ادعاهای تکراری، پاسخهای تکراری تهران را در پی داشته و در عمل امکان گشایش مسیری تازه میان ایران و آژانس را دشوارتر کرده و نه تنها کمکی به بهبود شرایط نمیکند بلکه علامت سوال بزرگی را در اذهان جامعه جهانی ایجاد میکند: این دور تسلسل و تکرار چه زمانی به یک راهحل عملی، منطقی و منصفانه تبدیل خواهد شد؟
راهی که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در رسیدن به تفاهمی با ایران23 آذر در گفتوگویی با رسانه آرژانتینی گفت که «در تماس مداوم با مقامات ایرانی، اروپایی، روسی و چینی هستم و سعی میکنم یک راهحل پایدار پیدا کنم». گروسی 24 آذر در مصاحبهای با ریانووستی روسیه اعلام کرد که آژانس بازرسیها در ایران را از سر گرفته اما ما قادر به دسترسی به سایتهای کلیدی نیستیم و در نهایت روز 25 آذر به شبکه RFI فرانسه گفت که بدون یک توافق پایدار و عملی، همیشه این تهدید مانند شمشیر داموکلس بالای سر باقی خواهد ماند و هر لحظه ممکن است دوباره مشکل ایجاد شود. بنابراین باید به یک راهحل عملی و پایدار برای همه طرفها رسید.
«راهحل علمی و پایدار»؛ این روزها تنها نقطه مشترک میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است اما پرسش مهم این است که آیا گروسی و آژانس هم به همان میزان که تهران برای رسیدن به این راهحل در حال تلاش است و حسننیت دارد، آنها هم در تلاش صادقانه به سر میبرند؟ پاسخ به این پرسش را نه از دریچه جانبدارانه که با نگاه به رویکرد 6 ماه اخیر آژانس و مدیرکل آن باید پاسخ داد؛ با توجه و تامل در اقدامات و تصمیماتی که شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در یک سال اخیر انجام داد و گرفت، سنجید. دقیقا یک سال پیش شورای حکام مدیرکل را موظف کرد انتهای بهار سال بعد درباره برنامه هستهای ایران گزارش دهد، گزارشی که گروسی تهیه کرد به رغم تمام همکاریهای ایران که خود مدیرکل هم به آن اذعان داشت، سبب شد که در خرداد ماه و بار دیگر قطعنامهای علیه تهران صادر شده و رژیم اسرائیل لیست بهانههای خود را بر مبنای آن تکمیل و علیه ایران حمله کند.
رویکردی که سبب شد یکی از نادرترین یا شاید هم نادرترین رویداد نیم قرن اخیر در همکاری ایران و آژانس اتفاق افتد و تاسیسات تحت نظارت و بازرسی این نهاد در ایران که هیچ گزارشی درباره غیرصلح آمیز بودن آن وجود نداشته؛ بمباران شود و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در برابر این اقدام غیرقانونی و خلاف قواعد بینالملل سکوت کند. سکوتی که برای ایران بسیار سنگینتر حتی از بمباران تاسیساتش بوده و مسئولان سازمان انرژی اتمی به عنوان متولیان آن بارها آن را در گفتوگوهای متفاوتی مورد تاکید قرار دادند.
«راهحل علمی و پایدار»؛ این روزها تنها نقطه مشترک میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است اما پرسش مهم این است که آیا گروسی و آژانس هم به همان میزان که تهران برای رسیدن به این راهحل در حال تلاش است و حسننیت دارد، آنها هم در تلاش صادقانه به سر میبرند؟با این همه تهران برای گشایش آن مسیر اشاره شده، در چارچوب توافق قاهره قدم برداشت، پیش از نشست اخیر شورای حکام تصریح کرد که این نهاد مسیر را با قطعنامه تازه، سختتر نکند اما هیچیک حسننیتهای نشان داده شده از سوی ایران مورد استقبال غرب و آژانس قرار نگرفت و در عمل، آن راهحل منطقی موردنظر گروسی از سوی خود او و نهادی که مدیرکلی آن را بر عهده دارد مسدود شد.
حال شش ماه پس از بمباران تاسیسات ایران و آنچه در روابط میان تهران و آژانس گذشت، گروسی در هر مصاحبهای موضوع اورانیوم غنی شده را مطرح میکند و در تازهترین سخنان خود هم آن را شمشیر داموکلس توصیف میکند؛ بیآنکه این پرسش را پاسخ گوید که بر فرض حتی اگر 400 کیلوگرم اورانیوم ایران را شمشیر داموکلس بدانیم، چه کسانی این شمشیر را بلند کردند که مدیرکل آژانس مدعی نگرانی درباره آن است؟ ایران بارها و به صراحت اهداف خود از غنیسازی تا هر درصدی را اعلام و تصریح و تاکید کرده است که در پی ساخت سلاح هستهای نیست اما آژانس باید به این پرسش پاسخگو باشد که شمشیری که مدعی بالا بودن آن است، پیش از این و برای سالها در غلاف امن نظارتها و بازرسیهای متعدد و گسترده این نهاد بود، چه عاملی این شمشیر را از این غلاف خارج و به ادعای گروسی بالا نگه داشت؟ «محمد اسلامی» رئیس سازمان انرژی اتمی روز دوشنبه، در حاشیه رونمایی از دستاوردهای دارویی این سازمان در واکنش به سخنان اخیر مدیرکل آژانس به این پرسشها و به نحوی دیگر اشاره کرد و گفت که:
-بمباران تاسیسات هستهای ایران در هیچ مکاتبهای میان تهران و آژانس محکوم نشده و اقدام مشخصی در این زمینه هم انجام نشده است.
-فشار بر ایران به خواست رژیم اسرائیل، سه کشور اروپایی و آمریکا تاثیری بر ایران ندارد.
-تاسیسات هستهای ایران تماما و بهطور کامل در آژانس ثبتنام شده و تحت نظارت آژانس بوده است.
-اکنون زمان طرح سوال آژانس نیست، بلکه زمان پاسخگویی آژانس است. باید پاسخ دهد که چه دارد، چه پاسخی ارائه میکند، چرا محکوم نکرده است.
-باید بگوید که دستورالعملی برای بازرسی از تاسیسات ثبت و بمباران شده در اختیار دارد و اگر آن دستورالعمل را دارد، سیر آن را طی کند تا ما آن را بخوانیم و بررسی کنیم.
واقعیت آن است که روایت رویدادها از نیمه آن و بیتوجهی به ریشهها و علتها، کاری است که گروسی در پیش گرفته و اجازه حل موضوع را نمیدهد که اگر چنین نبود، با گزارههای اعلامی از سوی رئیس سازمان انرژی اتمی و پشتوانه منطقی آنها مسیر امن برای گذار از ایستایی کنونی در روابط میتوانست ساخته شود. در این مسیر کشورهایی چون روسیه و مصر هم آمادگی خود را برای نقشآفرینی بیشتر اعلام کردهاند و به نظر میرسد مدیرکل آژانس هم نگاه مثبتی به این اعلام آمادگی دارد.
«سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه اخیرا در گفتوگو با صدا و سیما ایران اعلام کرده که «ما در مورد چگونگی برخورد با این وضعیت و چگونگی و شرایط احیای روابط با آژانس انرژی اتمی و همان کشورهای غربی البته در صورت علاقهمندی ایران ایدههایی داشتهایم و داریم که با دوستان ایرانی خود در میان گذاشتهایم اما تصمیم نهایی، قطعاً و بدون شک، بر عهده سران جمهوری اسلامی ایران است».
گروسی در سخنان خود اورانیوم ایران را شمشیر داموکلس توصیف میکند؛ بیآنکه این پرسش را پاسخ گوید که چه عاملی این شمشیر را از این غلاف خارج و به ادعای گروسی بالا نگه داشت؟گروسی هم پس از سفر اخیر خود به روسیه در گفتوگو با اسپوتنیک تصریح کرد که «روسیه میتواند نقش بسیار مهمی در کمک به حلوفصل موضوع هستهای ایران ایفا کند. جایگاه روسیه در این زمینه بسیار مهم است و این موضوعی است که افتخار داشتم درباره این موضوع با ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه و با وزیر خارجه و مدیرعامل شرکت روساتم و با افرادی از وزارت دفاع گفتوگو کنم.»
برای مثال و به تعبیر «بهروز کمالوندی» چه تضمینی وجود دارد که «ایران اطلاعات تاسیسات بمباران شده خود را در اختیار آژانس قرار دهد و از این اطلاعات بار دیگر علیه ایران سواستفادهای صورت نگیرد. چه تضمینی وجود دارد که در صورت همکاری و اجازه بازرسی از تاسیسات و یا حتی تعیین تکلیف اورانیوم غنیشده بار دیگر رژیم اسرائیل و آمریکا علیه ایران اقدامی صورت ندهد». این همان پرسشهایی است که اسلامی تاکید دارد آژانس باید پاسخگوی آنها باشد.
.gif)
.gif)







.gif)



0 دیدگاه