به گزارش پارسینه، به تازگی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، اقدام به تصویب یک قطعنامه ضدایرانی کرده است. این قطعنامه که با پیشنهاد سه کشور اروپایی آلمان، انگلستان و فرانسه و البته همراهی آمریکا ارائه شد، به یکی از عینی ترین نمودهای رویکردهای سیاسی و مغرضانه علیه پرونده هسته ای ایران تبدیل شده است. البته که پیشتر نیز در چندین نوبت شاهد صدور قطعنامه های ضدایرانی از سوی شورای حکام و با مهندسی قدرتهای غربی علیه کشورمان بوده ایم.
با این همه، قطعنامه مذکور در بحبوحه مذاکرات غیرمستقیم هسته ای میان ایران و آمریکا صادر شد و به نظر میرسد که سعی داشته به صریح ترین شکل ممکن، جریان تشدید فشارها علیه ایران با هدف واداشتن کشورمان به عقب نشینی از حقوق هسته ای خود را مدیریت کند. در واقع، این قطعنامه بر آن بوده تا تهران را اقناع کند که اگر به زیادهخواهی غرب در مورد پرونده هسته ای خود تن ندهد، باید انتظار تبعات منفی این مساله را داشته باشد.
این در حالی است که ایران ضمن رد تمامی فشارها، بلافاصله اقدامات تقابلی خود را در قالب هایی نظیر آغاز به کار یک مرکز جدید غنی سازی اورانیوم و همچنین جایگزینکردن سانتریفیوژهای های نسل اول با نسل ششم، پاسخ داده است. با این همه، سیاسیکاری اخیر شورای حکام و قدرت های غربی علیه ایران، با 3 پیام مهم نیز همراه بوده است.
اولین پیام واضح این قطعنامه، تلاش برای زیر سوال بردن حق ایران در غنیسازی اورانیوم در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) است. در حالی که اصل اساسی این معاهده، بهصراحت استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را برای همه اعضا به رسمیت میشناسد، شورای حکام در اقدامی کمسابقه، ایران را متهم به «عدم پایبندی به تعهدات» کرده است.
این ادعا، بر پایه گزارشهایی است که به یافتههای قدیمی از سایتهای ادعایی مربوط به اوایل دهه 2000 برمیگردد. دورانی که حتی مطابق اعتراف صریح غرب، هیچ شواهدی از انحراف ایران به سوی سلاح هستهای ارائه نشده است. جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به این اتهام، با تاکید بر شفافیت برنامه هستهای خود، اعلام کرد که بازرسیهای گسترده آژانس، حتی در سالهای بدون توافق، همواره جریان داشته و اینگونه برخوردها، اساساً ناعادلانه و مغایر با اصول همکاری بینالمللی است.
پیام دوم این قطعنامه، اعمال فشار سیاسی بر ایران در فضای مذاکرات هسته ای، آنهم بدون تضمین رفع واقعی تحریمهاست. در متن قطعنامه، بندی گنجانده شده که امکان طرح دوباره موضوع ایران در شورای امنیت سازمان ملل را در صورت «عدم همکاری» فراهم میسازد. اقدامی که بیش از آنکه جنبه فنی داشته باشد، نشاندهنده ماهیت ابزاری آژانس برای تحقق اهداف سیاسی برخی دولتهای غربی است.
واقعیت آن است که در سالهای اخیر، ایران نشان داده که اهل گفتوگوست، اما نه گفتوگویی که صرفاً به عقبنشینی یکجانبه منجر شود. دیپلماسی باید بر پایه احترام متقابل و درک حقوق برابر پیش برود. ارعاب، تهدید، و حرکت به سمت امنیتیسازی یک پرونده علمی، نتیجهای جز بیاعتمادی بیشتر و کاهش شانس حلوفصل منطقی مسأله نخواهد داشت.
سومین پیام این قطعنامه، بهدنبال شکلدادن اجماع بینالمللی علیه ایران است. اما آنچه عملاً در رأیگیری این قطعنامه دیده شد، گویای حقیقت دیگری بود: یک شکاف عمیق در مواضع جهانی. کشورهای مهمی مانند چین و روسیه، این قطعنامه را رد کردند و 11 کشور دیگر نیز از دادن رأی موافق خودداری کردند. این موضوع نشان میدهد که روایت یکطرفه غربیها دیگر اعتبار سابق را ندارد و بسیاری از کشورهای مستقل جهان، بهخوبی دریافتهاند که مسئله هستهای ایران، بیشتر از آنکه فنی باشد، درگیر رقابتهای ژئوپلیتیکی است.
ایران در واکنش به این قطعنامه، بر افزایش ظرفیتهای فنی در حوزه غنیسازی تأکید کرد. راهاندازی تأسیسات جدید در مکانهای امن و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته نسل ششم (IR-6)، نشانهای از این رویکرد مقاوم و علمی است. قطعنامه 12 ژوئن شورای حکام، در ظاهر گامی فنی بود اما در باطن، پیامی آشکار از تداوم نگاه تبعیضآمیز به کشورهای مستقل بود. ایران، با اتکا به دانش بومی و نیروی انسانی متعهد خود، نه تنها توانسته فناوری صلحآمیز هستهای را بومیسازی کند، بلکه در برابر فشارهای سیاسی نیز از موضع عزت و منطق ایستاده است.
0 دیدگاه