به گزارش پارسینه؛ به تازگی شاهد افشای یک شوک بزرگ به رژیم صهیونیستی و مجموعه دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی آن بوده ایم. ماجرا از این قرار است که ایران اعلام کرده که نیروهای اطلاعاتی کشورمان توانستهاند بخش قابل توجهی از اسناد هسته ای رژیم صهیونیستی را از دسترس این رژیم خارج و به ایران منتقل کنند.
موضوعی که با بازتاب های منطقه ای و بین المللی گسترده ای همراه شده و سیلی از تنش و شکاف های داخلی را در فلسطین اشغالی سبب شده است. این موضوع به قدری ابعاد جدی به خود گرفته که حتی برخی از احتمال برکناری رئیس موساد به دلیل این رسوایی بزرگ خبر می دهند. این تحول، یک رویداد بیسابقه است که به زعم بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی حامل پیام های جدی و معناداری نیز است.
بسیاری از تحلیلگران غربی، قدرت اطلاعاتی را محدود به تجهیزات پیشرفته و فناوریهای پیچیده میدانند. اما ایران با تکیه بر مدل بومی امنیت، ترکیبی از هوش انسانی، اشراف میدانی و صبر راهبردی، توانسته به ساختارهایی نفوذ کند که حتی متحدان آمریکا نیز از نزدیک شدن به آن هراس دارند.
دستیابی به اسناد طبقهبندیشده برنامه هستهای اسرائیل نهتنها شکافهای امنیتی این رژیم را افشا کرد، بلکه این پیام را به جهان مخابره کرد که ایران در هر نقطهای که اراده کند، میتواند حضور داشته باشد؛ خواه در نطنز باشد، خواه در تلآویو.
یکی از تأثیرگذارترین ابعاد این رویداد، بُعد رسانهای آن است. سالهاست که رژیم صهیونیستی با بهرهگیری از لابیهای گسترده و رسانههای بینالمللی، ایران را به داشتن برنامه هستهای نظامی متهم میکند. اما اکنون، این اسناد به دست ایران افتادهاند؛ اسنادی که احتمالاً پرده از برنامههای نظامی مخفی اسرائیل در حوزه هستهای برمیدارند.
این یعنی ورق برگشته است: ایران دیگر در موضع دفاعی نیست. اکنون این تلآویو است که باید پاسخگو باشد. این افشاگری، در عمل توازن گفتمانی را نیز تغییر داده است؛ دیگر نمیتوان با روایتسازی یکجانبه، افکار عمومی جهان را فریب داد.
در ادبیات امنیتی، «بازدارندگی» معمولاً به توان نظامی و موشکی نسبت داده میشود. اما این عملیات، نوعی جدید از بازدارندگی را به نمایش گذاشت: بازدارندگی اطلاعاتی. اسرائیل که بارها تهدید به حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران کرده بود، اکنون خود را در موقعیت تدافعی میبیند.
احساس ناامنی در درون سرزمینهای اشغالی، بیاعتمادی به ساختارهای اطلاعاتی و تضعیف روحیه امنیتی، از پیامدهای فوری این اقدام ایران است. در واقع، بدون نیاز به حمله، ایران نشان داد که قادر است موازنه روانی و اطلاعاتی را علیه دشمن به هم بزند.
این عملیات، تنها یک ضربه اطلاعاتی نبود؛ بلکه نشانهای از تغییر معادلات قدرت در منطقه است. خاورمیانه در حال عبور از عصر سلطه مطلق قدرتهای کلاسیک است. ایران با اتکا به ابزارهای نرم و توانمندیهای غیرمتقارن، توانسته در برابر قدرتهایی که از حمایتهای مالی و اطلاعاتی غرب برخوردارند، ایستادگی کند و حتی آنها را در زمین خودشان به چالش بکشد.
این همان نقطهای است که غرب باید به آن توجه ویژه کند: ایران دیگر تنها یک واکنشگر نیست؛ بلکه یک کنشگر فعال و طراحیگر استراتژی است. عملیات اخیر صرفاً نشانهای از توانمندی نیست؛ بلکه هشدار هوشمندانهای است برای کسانی که ایران را دستکم میگیرند.
0 دیدگاه